حقیقت لیله القدر و نزول قرآن
براستی لیله القدر چیست؟ لیله القدر همین شبی است که در ماه مبارک رمضان هر سال قرار گرفته؟ یا همان شب هایی است که فقط در سال های بعثت پیامبر و حیات پیامبر بوده و یا حتی ممکن است شب دیگری غیر از شب های رمضان لیله القدر باشد یا اصلاً لیله القدر امری دیگر و از جنسی دیگر است!
آنچه مهم است همان معانی و حقائق است که خدا می فرماید اگر آن را بر کوهی نازل می کردیم، قطعا آن کوه را ترس خدا فروتن و از هم پاشیده می دیدی و خدای سبحان اینگونه ما را به تفکر در قرآن توصیه می نماید.
هرگاه که خدای سبحان یادی از نزول قرآن می کند به گذشته ها نظر دارد و عموماً از قالب های ما حتی استفاده می نماید مثل فرو فرستادیم انزلناه یا اُنزِلَ نازل شد، افزون بر آن، چون قرآن همواره ما را به تفکر سفارش می فرماید این بارقه در ذهن خودنمایی می کند که با تعبیر «انزلناه» یعنی فرستادن قرآن بر قلب پیامبر توسط خود خدا صورت گرفته و با اندک توجه اهمیت آن را مضاعف می گرداند و از سوی دیگر، قبل از نزول قرآن لیله القدر بوده است و در همان ظرف موجود نزول قرآن اتفاق می افتد و این نیز بر اهمیت قرآن می افزاید قرآن در آن شب مبارک نازل گردید و اگر قرآن در یکی از شب های دیگر سال نازل می شد این اهمیت برای او ثابت نبود! پس نزول قرآن امری است که بخشی از اهمیت آن به واسطه قرار گرفتن در لیله القدر است که خودش موضوعیتی علی حده دارد! پس اینگونه نتیجه می گیریم که نزول قرآن شب قدر را شب قرار نداده است، بلکه شب قدر پیش تر بوده و نزول قرآن در آن اتفاق افتاده است؛ مثل امر مبارکی که در شب مبارکی رخ می دهد و به اهمیت موضوع می افزاید.
نکته قابل توجه آن است که قرآن در چیستی و اهمیت شب قدر آن گونه مبالغه می نماید که حتی پیامبر را نیز از شناخت حقیقت آن کاملاً توانا نمی داند و می گوید لیله القدر و ما ادریک ما لیله القدر؟
مسلماً شب قدر در ماه مبارک رمضان است و قرآن تلویحاً به وقوع لیله القدر در این ماه اذعان کرده است. پس اینکه درخی گفته اند لیله القدر در غیر ماه رمضان است اشتباه می کنند و عده ای دیگر نیز که گفته اند لیله القدر فقط در زمان حیات پیامبر یا در ایام بعثت بوده است نیز به اشاره کلام وحی صحیح نمی باشد، پس لیله اقدر هر سال رخ می دهد اما لیله القدر و در آن، شرائط و تکمله ای دارد که لیله القدری بدون آن لیله القدر نخواهد بود که توضیح آن خواهد آمد.
به این روایت توجه نمایید: تفسیر نور الثقلین عن تفسیر فرات ابن ابراهیم الکوفی مسنداً عن الامام الباقر فی تفسیر سوره القدر قال: ان فاطمه هی لیله القدر من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر و أنما سمیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها و ما تکاملت النبوه لنبی حتی اقر بفضلها و محبتها هی الصدیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی
در تقسیر نور الثقلین به نقل از تفسیر فرات بن ابراهیم از امام باقر در تفسیر سوره قدر نقل کرده است که امام فرمودند بدرستیکه فاطمه همان شب قدر است کسی که حقیقتا فاطمه را بشناسد شب قدر را درک کرده است و (هر مقدار که مقام فاطمه را بشناسید به همان اندازه شب قدر را درک کرده است)
روایت دوم؛ عن ابی عبدالله الامام الصادق أَنَّهُ قَالَ فی إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا
این دو روایت را وقتی در کنار برخی آیات می گذاریم به نکته لطیفی بر می خوریم که توضیح آن در تفسیر تنزل الملائکه خواهد آمد. اما اجمالاً پنهان بودن مقام فاطمی و نشناخته نشدن مقام آن سرور بانوان لیله القدر را می ماند که شناختن کامل آن امکان پذیر نخواهد بود و چه بسا مصحف فاطمه نیز در همان زمره باشد
لیله القدر خیر من الف شهر: شب قدر از هزار ماه بهتر است
در یک محاسبه معمولی اعتبار هر شب قدر را مطابق هشتاد و اندی سال دانسته اند؛ یعنی یک شب عبادت شما در شب قدر مطابق هشتاد سال عبادت است به واسطه رحمتی که در آن شب از آسمان سرازیر می شود پس ظاهر تفسیر همین است که عرض شد نزول رحمت االهی به این .... است، اما شئون دیگری را نیز نقل کرده اند مثلا در روایت است که هر پیامبر در جمع اصحاب داستانی را از یک مجاهدی از بنی اسرائیل که هزار ماه لباس رزم از تن به در نکرده بود و آماده جهاد فی سبیل الله بود نقل فرمودند و نقل این داستان موجب حسرت اصحاب شد و بدین سبب سوره قدر نازل گردید و یا در روایت است که پیامبر خرابی دیدند که بنی امیه مانند بوزینگان از منبر پیامبر بالا و پائین می روند و این مسئله موجب نگرانی پیامبر شد و همان مایه امتحان مردم شد بدین سبب سوره قدر نازل شد که یک نور حکومت پیامبر و علی از هزار ماه حکومت منحوس بنی امیه با فضیلت تر است و یک حکومت صالحان از هزار ماه حکومت طاغیان بالاتر است، بد نیست در این بخش به اهمیت همراهی با قرآن پرداخته شود. امام علی (علیهالسلام) می فرمایند: « ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه و لاتکشف الظلمات الا به: فرمودند قرآن ظاهری شیک و آراسته دارد و باطنی ژرف شگفتی هایش فنا نشود و غرابتش تمام نگردد و تاریکیها بدون او روشن نگردد.
پیامبر نیز فرمود: اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ اعظم فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ ، در هنگام هجوم فتنه ای که راه را از بیراهه نتوانستید تشخیص دهید به قرآن رو می آورید.
عن الامام اصادق: ما بال القرآن لایزداد و عند النشر و الدرس الا غضاضة؟ فقال عبدالله لان الله لم ینزله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس. فهو فی کل عصر جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة
شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید قرآن را چه می شود که همیشه تازه و با طراوت است؟ حضرت در پاسخ فرمودند چون خدای بزرگ آن کتاب نه برای زمانی خاص و نه برای مردمی خاص نازل نفرموده اند بلکه قرآن برای هر زمانی تازه و برای هر جماعتی نو و باطراوت است، روز قیامت قرآن منشور زندگی جاوید و حیات طیبته است قرآن درمان همه دردهاست، پس قرآنی که در شب قدر، توسط خدای سبحان نازل شده و هر چه را که جستجو می کنیم در آن است و منشور حیات جاودان طیبه است را نباید مهجور رها کرد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}